سوال
آیا آتش اعتقادات فتنه انگیز بربهاری دامنگیر حاکمان هم میشود؟
پاسخ
در زمانی که بربهاری به اوج فعالیت خود رسید و یاران زیادی یافت، خلیفه الراضی از نفوذ بربهاری و کثرث طرفدارانش احساس خطر کرد. رئیس شرطه بغداد در دهم جمادی الآخر ۳۲۳ق اعلام کرد که اجتماع طرفداران بربهاری و مناظره درباره عقایدشان، ممنوع است. او آنان را به تنبیه و تبعید و قتل و آتش زدن خانههاشان تهدید کرد. ظاهراً در همین زمان بود که بربهاری از بیم دستگیری میگریزد و مخفی میشود. علت عمده صدور حکم دستگیری او، اظهار مطالب خلاف عقیده مردم بود.
ابناثیر میگوید: علت صدور چنین حکمیآن بود که بربهاری و پیروانش برای خداوند، مانند و شبیهی قائل بودند و ذات احدیت را دارای کف دست و انگشتان و دو پا با کفش از طلا و صاحب گیسوان تصور میکردند و میگفتند که خداوند به آسمان بالا میرود و آنگاه بهدنیا فرود میآید.[1]
ذهبی مینویسد:
رئیس شرطه بغداد اعلام کرد که اجتماع دو نفر از یاران بربهاری در شهر ممنوع است. از طرف خلیفه الراضی نامهای طولانی مبنی بر دستگیری او صادر گردید که مضمون آن بدین شرح بود: آنان حق ندارند درباره مذهب و عقیده خود بحث و مناظره کنند. پیشنماز حنبلى حق ندارد امام جماعت شود، مگر اینکه بسم الله الرحمن الرحیم را بلند بخواند، چه در نماز صبح و چه در نماز عشا.
«راضی بالله خلیفه عباسی در نامهاش افزود: گاهى شما (حنبلیان) صورت زشت و پلید خود را مثال روى خداوند میدانید و خود را شبیه یزدان مىخوانید و براى خدا دست و پا و انگشت و کفش زرین قائل میشوید و حتى بوى خدا را وصف میکنید و گاهى شیعیان آل محمد:را کافر و گمراه میدانید.
شما مسلمین را به دین باطل و بدعت و مذهب فاسدی دعوت میکنید که قرآن منکر آن است.
شما زوار قبر امامان را انکار مىکنید و زائران را گمراه میدانید و برخلاف این عقیدهتان، خود به زیارت قبر یکى از عوام (یعنی احمد بنحنبل) که شرف و نسب ندارد، مىروید و براى تبرک و زیارت در مقبره او تجمع مىکنید. او شرفِ نسبت به پیامبر9را ندارد، ولی شما به مردم امر مىکنید که قبر او را زیارت کنند و همچون پیامبران براى او قائل به معجزهاید و میگویید که صاحب کرامات و مقامات بوده است.
خداوند شیطان را لعنت کند که این کارهاى زشت را در نظر شما خوب جلوه داده و شما را فریب داده و گمراه کرده است.
امیرالمؤمنین (یعنی خلیفه راضى) سوگند یاد مىکند و به سوگند خود وفا و عمل خواهد کرد که اگر از مذهب زشت و راه کج منصرف نشوید، شما را سخت تنبیه و سپس تبعید خواهد کرد و بالأخره خواهد کشت و پراکنده و نابودتان خواهد کرد و با شمشیر گردن شما را خواهد زد و خانه شما را با آتش خواهد سوزاند.[2]
نکته درخور توجه در این نامه عکس العمل شدید خلیفه در برابر تعرض به شیعیان از سوی حنابله در مسئله زیارت قبور امامان شیعه است. تنوخی نقل میکند:
در آن زمان اوضاع در بغداد طوری بود که شیعیان برای اقامه عزا برای امامانشان از ترس بربهاری و حنابله باید مخفیانه این کار را انجام میدادند. او میگوید زنی به نام خلب بود که نوحهخوان بود. بربهاری گفت به من خبر رسیده که زنی به نام خلب نوحهخوانی میکند. او را بیابید و بکشید.[3]
در همین سال (323ق) راه حج از سمت عراق به علت درگیری داخلی بسته شد و عده زیادی از حجاج خانه خدا در بین راه در بغداد کشته شدند. ابنجوزی میگوید: در این سال ستارگان درخشانی در بغداد افول و سقوط کردند و شهر کوفه هیچ سالی را مثل این سال به خود ندیده است. قیمت اجناس به شدت بالا رفت؛ به طوری که هر کر گندم به120دینار رسید. اتفاق دیگر در این سال وقوع آتشسوزی مهیب در منطقه کرخ در بازار بغداد بود که تعداد زیادی از حجرههای بازار در آتش سوخت. همچنین آتش، تعدادی از حنبلیان را سوزاند و این بدان سبب بود که رئیس شرطه بغداد وقتی سعی داشت که یکی از یاران بربهاری را دستگیر کند، آتش زبانه کشید و عدهای از زنان و مردان سوختند. [4]
پینوشت:
[1]. تجارب الامم، ج 1، ص 322؛ البدایة و النهایة؛ ج 8، ص 307ـ308؛ الکامل، ج1، ص461؛ المنتظم، ج6، ص276؛ الوافی بالوفیات، ج12، ص90.
[2]. الکامل فی التاریخ، ج 20، ص 32ـ33. همچنین ر.ک: تجارب الأمم، ج1، ص 322ـ323.
[3]. نشوار المحاضرة، ج 2، ص111.
[4]. تکملة تاریخ الطبری، ج1، ص91ـ92؛ المنتظم، ج6، ص 276؛ البدایة و االنهایة، ج11، ص182.