لشکر طیبهمرگبارترین گروه تروریستی است که به کمک سازمان اطلاعات نظامیپاکستان در سال ۱۹۸۹ در افغانستان تشکیل شد و از سال ۱۹۹۰ عملیاتهایش را در خاک هند آغاز کرد. سیاست مداران آمریکایی مساله لشکر طیبه را مشکل هند میدانستند اما این گروه در ۲۶ نوامبر سال ۲۰۰۸ به بندر بمبئی حمله کرده که این حمله ۴ روز طول کشید و ۱۶۶ نفر به قتل رسیدند و پس از آن بود که لشکر طیبه به عنوان گروه تروریستی بینالمللی شناخته شد. حمله به بمبئی اولین حمله این گروه تروریستی بود که در آن شهروندان غیرهندی نیز از جمله چند آمریکایی و اسرائیلی کشته شدند. با افشای همدستی شهروندی آمریکایی با اصلیتی پاکستانی به نام کولمن هدلی با لشکر طیبه برای حمله به بمبئی و رابطهاش با یکی از سران القاعده به نام الیاس کشمیری، برخی مقامات آمریکایی بر این باور شدند که دیر نباشد که لشکر طیبه، حملهای را در خاک آمریکا آغاز کند.
به تفسیر اندیشمندان امنیت آسیای جنوبی، منازعات بیپایان پاکستان با هندوستان بر سر کشمیر و بیم از مداخلههای هندوستان، علت حمایت پاکستان از لشکر طیبهو دیگر گروهای مسلح میباشد. فقدان گزینههای نظامی، دیپلماتیک و سیاسی برای پایان دادن به رقابت امنیتی با هند، پاکستان را بر این داشت تا با پرورش و تشکیل رشتهای از گروههای نیابتی، در خاک افغانستان و هند عملیاتهای مسلحانه انجام داده و اینگونه امنیت اسلامآباد را تامین کند. بنابراین برای کنار گذاشتن استراتژی پاکستان در حمایت از گروههای نیابتی اسلامگرا، اهمیت حل نزاع بین این دو کشور نمود پیدا میکند. حتی به گفته برخی، زمانی افغانستان به حالتی پایدار دست پیدا میکند که منازعه کشمیر پایان یابد.
متاسفانه این توجیه پاکستان در حمایت از گروههای نظامیبه صورت خطرناکی ناقص است زیرا که اهمیت داخلی گروههای نظامیرا نادیده میگیرد. لشکر طیبهبا رویارویی با دیگر گروههای نظامیکه دولت و شهروندان را مورد حمله قرار میدهند، نقش مهمیرا در داخل پاکستان ایفا میکند. همچنین گفته میشود که مرگ بنلادن و ضعیف شدن القاعده تاثیر ناچیزی بر لشکر طیبه خواهد گذاشت زیرا مدارکی که این گروه را با القاعده مرتبط میسازد، محکم و قابل اتکا نیستند. یک مفهوم این مساله این است که پایان نزاع بین این دو کشور باعث نمیشود تا پاکستان لشکر طیبه و دیگر گروهها را کنار بگذارد. ایالات متحده به غیر از تهیه استراتژیهای کاهش خطر و تلاش برای تاثیرگذاری در پاکستان، کار دیگری نمیتواند در این زمینه انجام دهد.
ریشهها و اهداف لشکر طیبه
لشکر طیبهبهعنوان شاخه نظامیمرکز دعوت الارشاد ظهور پیدا کرد. این مرکز توسط حافظ محمد سعید و ظفر اقبال و به کمک سازمان اطلاعات نظامیپاکستان تاسیس شد. عبدالله اعظم یکی از همکاران نزدیک بنلادن که وابسته به دانشگاه اسلامیبینالمللی اسلام آباد و مکتب الخدمات بود با مرکز دعوت الارشاد همکاری داشت. این مرکز همچنین در جنگ افغانستان از مجاهدین حمایت میکرد و به همین منظور برای آموزش آنها کمپ تمرینی برپا کرده بود. به گفته مریم ابوالذهب، کمپ تمرینی آنها همواره از کمپ جنگجوهای دیوبندی همچون حرکت الجهاد الاسلامیو حرکت المجاهدین جدا بود. این مساله باعث شد تا برخی تحلیلگران بر این باور باشند که لشکر طیبه با القاعده، رابطه سازمانی و محکمینداشته است.
با خروج شوروی از افغانستان، مرکز دعوت الارشاد به همراه لشکر طیبه، شاخه نظامیاش، تمرکز خود را بر کشمیر قرار داده و اولین حمله کماندویی خود را در سال ۱۹۹۰ انجام دادند و در دهه ۱۹۹۰ عملیاتهای لشکر طیبه به کشمیر محدود شد. در سال ۲۰۰۱ خودش را تجدید سازمان کرد و در همین سال آمریکا این گروه را به عنوان سازمانی تروریستی خارجی اعلام نمود. در پاسخ، حافظ سعید، رهبر لشکر طیبه اعلام کرد که این گروه به دو سازمان تقسیم شده: بخش نظامیبه فرماندهی مولانا رحمن لخوی و سازمان حمایتی بزرگی به نام جماعت الدعوه که از طریق آن توانستند داراییهای مالی و پرسنل خود را جابهجا کنند. ساختمانها و مراکزی که در اختیار لشکر طیبه بود به عنوان داراییهای جماعت الدعوه طبقه بندی شدند و البته که نیروهای نظامیاز داراییهای جماعت الدعوه برای انجام فعالیتهای خود استفاده مینمودند. با این ساختار، سازمان توانست تا جنگجویانش را حفظ و از طریق ارائه خدمات اجتماعی، سربازگیری کند و مکتب و فلسفه منحصر به خودش را ترویج دهد.
لشکر طیبهبرای رسیدن به هدف دوگانه آموزش جنگجوها و تغییر مذهب پاکستانیها به سنت اسلامیاهل الحدیث، زیرساختهای آموزشی بسیاری را در پاکستان ایجاد کرد و دفاتر خود را در بیشتر شهرهای مهم پاکستان برقرار نموده و از طریق این دفاتر، سربازگیری کرده و وجوهات را دریافت مینمایند. در کنار این دفاتر عمومی، آنها در سراسر پاکستان کمپهای آموزشی نظامیمخفیانه دارند و حافظ سعید، امیر سازمان است. سربازها معمولا از مرکز و جنوب پنجاب به این سازمان اضافه میشوند که نمایانگر ماهیت پنجابی این سازمان و قرارگیری زیرساخت اصلی سازمان در پنجاب است. برخی سربازان دیگر نیز از افغانستان و مناطق پشتوننشین پاکستان به آنها ملحق میشوند. تعداد جنگجویان این سازمان مشخص نیست با این حال وزارت خارجه آمریکا اعضای این سازمان را چندین هزار نفر در پاکستان، کشمیر تحت اداره پاکستان، جامو و کشمیر و دره کشمیر تخمین زده است.
با بررسی ادبیات لشکر طیبهمشخص میشود که آنها این تعهد را دارند تا هندوها، یهودیان و دیگر کافران خارج از پاکستان را از بین ببرند. آنها روش کار مرسومیدر بین خود دارند که به اشتباه از آن با عنوان عملیات خودکشی تعبیر میشود. آنها تنها به قصد خودکشی وارد عمل نمیشوند بلکه عملیات فدائیان این سازمان همانند عملیاتهای با خطر بسیار زیاد است که کماندوهای آموزش دیده در این عملیاتهای سهمگین و خطرناک، امکان کشته شدن دارند. اگرچه شهادت، هدف نهایی مامورین عملیات است اما سعی میکنند پیش از آنکه توسط دشمن از پا دربیایند، تلفات بیشتری از آنها بگیرند.
برخلاف آنچه تصور میشود عمدتا سربازگیری این گروه از مدارس موجود در پاکستان انجام نمیگیرد. به طور کلی افرادی که به این گروه ملحق میشوند یا نوجوان بوده و یا در ابتدای ۲۰ سالگی هستند و نسبت به افراد دیگر گروهها و به صورت کلی نسبت به دیگر پاکستانیها تحصیلات بالاتری دارند. اکثریتشان دوره دبیرستان را با نمرههای خوب به پایان رسانده و بعضیشان برای رفتن به دانشگاه اقدام کرده اند. از اواخر دهه ۱۹۹۰، لشکر طیبهتوسعه دسترسی عملیاتیاش را در خاک هندوستان ادامه داد و در همین راستا موفق شد که از شهروندان هندی نیز سربازگیری کرده که به عنوان محاهدین هندی شناخته میشوند.
نکته قابل توجه این که ریشه اعتقادی لشکر طیبه، مکتب اهل الحدیث میباشد اما عمدتا از پیروان این مکتب سربازگیری نمیکند. دو دلیل برای این مساله وجود دارد. اولا این که علمای اهل حدیث جهاد خشونتآمیز را نپذیرفتند و در ثانی اهل الحدیث در پاکستان در اقلیت میباشند و شاید تنها در حدود ده درصد جمعیت ۱۸۰ میلیونی پاکستان را تشکیل میدهند. در واقع لشکر طیبه افراد خود را از دیوبندیها و پیروان بریلوی جذب میکند.
لشکر طیبه درمیان دیگر گروههای مسلح
لشکر طیبهبه هیچ وجه تنها گروه فعال در پاکستان نیست بلکه گروههای مسلح دیگری نیز در این کشور مشغول به فعالیت هستند که میتوان آنها را بر اساس ویژگیهای مختلفی که دارند، دسته بندی کرد از جمله بیعت با فرقهها و جنبشهای اسلامیمختلف (مانند اهل الحدیث، جماعت الاسلامیو غیره)، محدوده فعالیت و عملیات (پاکستان، افغانستان و هند)، پیشینه قومیاعضا (عرب، آسیای مرکزی، پاکستان و زیرگروهای مرتبط) و اهداف (سرنگونی دولت پاکستان، تصرف کشمیر، حمایت از طالبان افغانستان).